از آن دسته از هنرمندانی است که نمیتوان حدومرزی برایش قائل شد و از هر انگشتش یک هنر میریزد. صابر ابر بازیگر توانای سینما و تئاتر میباشد. او علاوه بازیگری و حالا کارگردانی، چند پروژه طراحی داخلی هم کارکرده. نقاشی هم میکند. همچنین یک کتاب تحقیقاتی با یک از دوستانش با موضوع «کافه نشینی در تهران» نوشته است؛ و چند مورد دیگر. کمتر میل به سمت سینمای بدنه پیداکرده. بازیهای درونی و احساسیاش در «اینجا بدون من»، «پذیرایی ساده» و «آسمان زرد کمعمق» از یاد سینما دوستان نخواهد رفت.
کودکی پر شیطنت صابر ابر
صابر ابر متولد 18 خرداد 1363 در تهران است. بازیگری را دوران کودکی شروع کرده اما نه روی صحنه تئاتر یا جلوی دوربین. او میگوید: در دوره دبیرستان و راهنمایی و حتی آمادگی لحظههای بود که داشتم نقش بازی میکردم و خودم آگاه بودم ولی اطرافیانم نه. مثل مردن اول صبح، ترک خانه و از دور پاییدن رفتار دیگران. اینجور شیطنتها آغاز بازیگری اوست. خلاصه از این دست شیطنتها و اذیتها زیاد داشته و بعضی وقتها به گذشته که نگاه میکند، از اینکه اینقدر اطرافیانش را اذیت کرده غمگین میشود.
آغاز فعالیت هنری
صابر ابر اما فعالیتش در تئاتر را هم خیلی زود شروع میکند. دوران راهنمایی در نمایشهای صحنهای اولین نقشهایش را بازی میکرد. بعد از یکی از همین اجراهای مدرسهای، توسط خواهر مرضیه برومند که رابط درس ریاضی آنها بوده به خانم مرضیه برومند معرفی میشود. اینگونه است که صابر ابر به دنیای حرفهای متصل میشود. در 13 سالگی نقش کوتاهی در سریال «بازگشت به خانه» ایفا میکند. سپس در سال 1379 مرضیه برومند در بخشهای کوتاهی از سریال «داستانهای نوروز» از او استفاده میکند. این اولین تصویرهای او در قابهای تلویزیونی است. البته بعد از حضور در «بچههای هور» به کارگردانی عبدالله باکیده دیگری خبری از صابر ابر در تلویزیون نشد. بهجز حضور افتخاری و کوتاهش در برنامه «کلاه قرمزی 94». صابر ابر بعد از «داستان نوروز» تصمیم جدی میگیرد که همین حرفه را پیشه کند بهجز آن کاری نمیتوان انجام دهد. هرچند که بعدها سر از فعالیتهای متنوع دیگری هم درآورد.صابر ابر بعد از گپ زدن و مشاوره گرفتن از کسانی مثل مرضیه برومند، مصطفی احمدی و ... به موسسه کارنامه معرفی میشود. موسسه «کارنامه» با مدیریت آموزشی پرویز پرستویی سومین دوره از فعالیتهایش را پشت سر میگذاشت. حضور جوانانی مثل صابر ابر، حبیب رضایی و مهتاب نصیرپور در این دوره یکی از دوران پربار ان موسسه را رقم زد.
اجرا در تلویزیون
برنامه «رنگینکمان» اولین کار اجراییاش بود. بعد از آن در مسابقه تلویزیونی «100 ثانیه» و سال 83 در برنامه «پلک» هم بهعنوان مجری حضور داشت. بیشتر فعالیت صابر ابر در حوزهی مجریگری مربوط به برنامههای کودک و نوجوان بوده است.
صابر ابر بازیگر سینما
بعد از حضور در یکی دو سریال و چند برنامهی تلویزیونی، برای اولینبار در سال 1384 پای صابر ابر به سینما باز شد. او در این سال «شاعر زبالهها» ساخته محمد احمدی و سال بعد «مینای شهر خاموش» امیرشهاب رضوی را بازی کرد. در صورت که هیچیک از آن دو فیلم هنوز بهصورت عمومی اکران نشده بود پریسا بختآور او را برای حضور در «دایره زنگی» انتخاب میکند. اصغر فرهادی و پریسا بختآور با دیدن بازی او در جشنواره، برای بازی در فیلم سینمایی «دایره زندگی» صابر ابر را به دفتر خود فرامیخوانند. سرانجام این فیلم در سال 1386 با حضور صابر ابر و بسیاری از بازیگرهای مطرح دیگر به اکران درمیآید. صابر ابر همان سال در فیلم «سه زن» منیژه حکت هم ایفای نقش میکند. «درباره الی» بالاخره این استعداد جوان و توانای بازیگری را آنطور که باید و شاید به مخاطبان معرفی میکند. بازی فوقالعاده صابر ابر در فیلم جهانی «درباره الی» 1387 ساخته اصغر فرهادی نقطهی عطفی در زندگی هنری اوست. صابر ابر برای این فیلم نامزد بهترین بازیگر نقش مکمل مرد میشود. همچنین در جشنوارههای منتقدان و خانه سینما جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل را ازآن خود میکند.
اوج صابر
سالهای 90 و 91 یکی از پربارترین دوران صابر ابر در سینما است. او با حضور در سه فیلم «یک پذیرایی ساده» مانی حقیقی، «برف روی کاجها» پیمان معادی و «انتهای خیابان هشتم» همایون اسعدیان، در سال 90 سال پرکاری را پشت سر میگذارد. خودش در این رابطه میگوید: «اگر مانی حقیقی، پیمان معادی و همایون اسعدیان امسال دوباره سه فیلم را در فاصله یک هفته از یکدیگر بسازند، من بازهم در فیلم آنها بازی خواهم کرد.» این نشان میدهد که این سه، کارگردانان محبوب صابر ابر هستند که سلیقهی نزدیکی به او دارند. صابر سال بعد یعنی سال 91 رکورد خودش را میشکند و این بار در 4 فیلم سینمایی حضور پیدا میکند. در همان سال جایزه بهترین بازیگر نوظهور را از جشنواره رم به خاطر بازی در فیلم «گس» دریافت میکند. هرچند نمیتوان گفت او بازیگر کمکاری است اما در انتخاب نقشهایش حساسیت زیادی به خرج میدهد. از سینمای تجاری فاصله گرفته، کار کردن با کارگردانان جوان را میپسندد و سعی میکند در هر نقش با چالشهای جدیدی روبهرو شود. هرچند برخی منتقدین معتقدند از یک مقطعی به بعد بازیهای صابر ابر رو به یکنواختی میرود. بههرحال او سبک و استایل خاص خودش را دارد.
صابر ابر در تئاتر
صابر ابر فعالیتش در تئاتر را با نمایش «کرگدن» به کارگردانی فرهاد آییش در سال 1387 از سر میگیرد. این بار بهصورت کاملاً حرفهای. در سال 90 تندیس بهترین بازیگر مرد جشنواره فجر را برای نمایش «ریچارد سوم» به کارگردانی آتیلا پسیانی دریافت میکند. نقشآفرینی در نمایشهایی نظیر «هملت»، «کالیگولا» و «مالی سویینی» از دیگر فعالیتهای مهم او در بازیگری تئاتر است. حضور او در تئاتر به بازیگری محدود نمیشود. نمایش «واوها و ویرگولها» اولین تجربهی تئاتری او در مقام کارگردان است. بعد از آن دو نمایش دیگر با نامهای «بیستویک بار مردن در سیروز» و «پرتقالهای کال» را هم در نمایشخانه ایرانشهر به اجرا درمیآورد.
تنهاییِ صابر
صابر ابر پس سالها فعالیت و رسیدن به شهرت همچنان تنهایی و خلوت را برای زندگیاش گزیده است. او زندگی پرجنبوجوش و در عین حال عجیبوغریبی را دارد. تنهایی را دوست دارد و به آن میبالد. صابر ابر دراینباره میگوید: «من به جایی رسیدهام که حس میکنم تنهایی برایم لذتبخش است. چون کاری به کسی ندارم. قرار نیست کسی را دچار اتفاقی کنم یا دیگری مرا دچار اتفاقی کند.» البته در مورد تعامل و رابطهاش با مردم سیاست دیگری را پیشگرفته و خیلی خود را از مخاطبین دور نمیکند. «من یک بازیگرم و تعاملات اجتماعی خودم را دارم. نمیتوانم در خیابان راه بروم، مردم به من سلام کنند یا ابراز محبت کنند و من جواب ندهم چون مثلاً دوست دارم تنها باشم. اگر اینطور است بهتره بروم یک جای دورافتاده مثل یک روستا در پرو زندگی کنم.»
ازدواج کم سروصدا
صابر ابر در مرداد 96 با انتشار عکسی در صفحهی شخصی اینستاگرام خود بهطور رسمی خبر از ازدواجش داد. او در دلنوشتهی عاشقانهای مربوط به همان عکس نوشته : «هیچ آرزویی بهتر از آن نیست و نبوده...خوشبختی و عاقبتبهخیر شدن...خلاصه مرا آن ده که آن به... ما را و همه را... ظهر مرداد.» البته هویت این عروس خوشبخت هنوز مشخص نشده.
خانه هنری هنرمند خوشفکر: جلوههایی از زندگی زیبای ایرانی
صابر ابر که خودش کار دکوراسیون داخلی انجام میدهد، در اینستاگرام خود بهصورت مداوم عکسهای زیبایی از خانهاش به تصویر میکشد. خانهای که هر گوشهی آن با فکر و سلیقه و ایدههای ناب چیده شده است. از همه مهمتری المانهای زندگی ایرانی در همهجای آن هویدا است.
فعالیتهای دیگر
او علاوه بر نقاشی و طراحی دکوراسیون، فعالیتهای متفرقهای دیگری را هم درزمینه هنر تجربه کرده است. در سال 1394 صابر ابر و پانتهآ پناهی بهعنوان خواننده با مهیار علیزاده (آهنگساز) در آلبوم موسیقی «در شعله با تو رقصان» همکاری کردند.
همکاری او با پانتهآ پناهی در فعالیتهای جانبی، محدود به همین آلبوم موسیقی نیست. صابر ابر همچنین نمایشگاه عکسی تحت عنوان «از مردم استمداد میکنم» برگزار کرده که برخلاف بروشور و پوسترهای تبلیغاتیاش بیشتر پرفورمنسی است تأثیرگذار به همراه مقداری عکس. چیدمانی از میان 1724 قطعه عکس و آگهی گمشدگانی از دهه 40 که توسط خود صابر ابر طی چند سال جمعآوری شدهاند. در پرفورمنس این نمایشگاه، صابر ابر و پانتهآ پناهی در دو اتاق شیشهای قرار گرفتهاند که شامل وسایل اولیهای برای زندگی، ازجمله تختخواب، شیر دستشویی، آینه، قابلمه و ... میباشد. این دو بازیگر نقش گمشده و گمکرده را بازی میکنند و رویارویی آن دو با تماشاگران بداهههای تکرار نشدنیای را خلق میکند.
تک حاشیه
در زندگی هنری و شخصی صابر ابر نمیتوان زیاد حاشیه جویی کرد. همانطور که خودش میگوید «کاری به کسی ندارم»، کسی هم زیاد کاری به کار او ندارد( البته ازنقطهنظر منفی). در این مورد من فقط یک مورد ناقابل پیدا کردم که عرض میکنم. البته کار شاقی نکردهام. اگر از قبل هم به بیوگرافی صابر ابر در منظوم سر میزدید با این خبر مواجه میشدید
صابر ابر تصویری از خودش و سگش در فضای مجازی منتشر کرده. سگی که «بانو» نام دارد و صابر ابر هم توصیف عجیبی دربارهی آن نوشته: «معرفی میکنم، بانو، دختر بنده!... دختر بابا!...» قرار دادن سگ روی سر به کنار، اینکه بازیگری سگی را دختر خود قلمداد کند هم به کنار، ولی اینکه صابر ابر چه جوابی برای مدافعین حقوق زن خواهد داشت جالبتوجه است. چند سال پیش عدهای از طرفداران کوروش و تمدن 2500 ساله، دردسرهای زیادی برای مهران مدیری که سگی را در سریالش «کوروش» نامه نهاده بود، ایجاد کردند.